زندگی من در ماندرلی

ساخت وبلاگ
دارم ترانه هایم را از شاخه ها می چینم..

تمام سال مراقبشان بودم و حالا که پاییز است و هوا سرد شده بهترین زمان برای نوشتن است.

تمام سال را مرض سکوت گرفته بودم و حالا بغض قلمم شکسته و ترانه های عاشقانه می نویسم.

لطفا مرا به حال خودم بگذارید.. زندگی  تازه دلخواهم شده.. از در و دیوار و زمین و آسمان شعر های شاد و غمگین چکه می کند . 

لطفا مرا به حال خودم بگذارید .. می خواهم تمام پاییز و زمستان را همینجا تنها بمانم و بنویسم و آرام بگیرم. 

بهار که از راه رسید و درخت ها دوباره جوان شدند شاید به زندگی و میان آدم ها برگردم .. شاید هم همینجا در ماندرلی ماندم و هرگز باز نگشتم.. 

به هر حال اینجا بیشتر از دنیاهای دیگر دوست دارم و نوشتن را بیشتر از چیز دیگر. 

برای من همین ها کافی ست.. 

صدای مادرم .. لبخند برادرم.. کتاب هایم .. و ترانه هایی که انتخابم می کنند . 

مگر زندگی شکل دیگری هم دارد؟ ! 

زمین چن تا فانوس روشن داره؟...
ما را در سایت زمین چن تا فانوس روشن داره؟ دنبال می کنید

برچسب : ماندرلی, نویسنده : mi-vida-en-maanderly بازدید : 158 تاريخ : يکشنبه 12 آذر 1396 ساعت: 11:43